بیا بیا ای دل دیوانه بیا بیا تا در میخانهدست در کمر خُم زن لب بر لب پیمانهدست دست دست در کمر خُم زنلب لب لب بر لب پیمانهدست دست ، لب لبدست لب ، لب دستدست دست دست در کمر خم زنلب بر لب پیمانهجز قصّۀ حیدر نیستباقی همه افسانهقصّه ، قصّه جز قصّۀ حیدر نیستباقی باقی همه افسانهمجنون شده ام لیلی کودیوانه شدم ، دیوانه
مجنون مجنون ، لیلی لیلیمجنون لیلی ، لیلی مجنونمجنون شده ام لیلی کودیوانه شدم ، دیوانه
دل این کو و آن کو رفت این خانه به آن خانهدل دل ، این کو آن کواین کو آن کودل رفت ، این کو آن کواین خانه به آن خانهروح از قفس تن پر زد ریحان دیدم و ریحانه
ریحان ریحانریحان دیدم و ریحانهنغمۀ بلبل در گلشن شمع است و گل و پروانه
گل ، بلبل ، گل ، بلبلشمع ، گل ، پروانهنغمۀ بلبل در گلشن شمع است و گل و پروانه پروانۀ جان می رقصد بر گِرد رُخ جانانهزاهد و قصر و حور العینمن با ساقی و پیمانه
ساقی ساقیساقی ساقیزاهد و قصر و حور العیندل دل ، دل با ساقی و پیمانه
می از نگه ساقی پا بر در بتخانهحُسن حُسنِ حَسَن باشد باقی همه افسانهاَنهارٌ مِن خَمرٍ یُسقَونَ مِن رَحیقٍ بِاَکوابٍ وَ اَباریقَ وَ کَاسٍ مِن مَعینٍیا ساقی و یا ساقی ساغر حَسَن و ساقیآوارۀ هستی هستم بی خانه و بی کاشانه
رفتم رفتم ، میخانه به میخانهرفتم و رفتم ، بتخانه به بتخانهمیخانه به میخانهبتخانه به بتخانهمن تا به ابد مفتونماز فتنۀ آن فتّانه
مفتون ، فتنه ، فتّانهمفتون ، فتنه ، فتّانهمن تا به ابد مفتونماز فتنۀ آن فتّانه
بیا بیا ای دل دیوانهبیا بیا تا در میخانهدست در کمر خُم زن لب بر لب پیمانهدست دست لب لبدست در کمر خم زنلب بر لب پیمانهدست دست ، لب لبدست لب ، لب دستدست دست دست در کمر خُم زنلب بر لب پیمانهمجنون شده ام لیلی کودیوانه شدم دیوانه
مجنون مجنون لیلی لیلیمجنون لیلی لیلی مجنونمجنون شده ام لیلی کودیوانه شدم دیوانهرفتم و رفتم میخانه به میخانهرفتم و رفتم بتخانه به بتخانهمیخانه به میخانهبتخانه به بتخانههو حق حق هوحق هو هو حقحیدر حیدر ساقی ساقیحیدر ساقی ساقی حیدرهو هو هو هو