پیله ور
محرم الحرام
دل از فراقت خسته شد کی وقت دیدن میرسدمرغ دل من صبر کن روز پریدن میرسدبی تو نخواهم یک نفس دل را نباشد جز تو کسهر دل گرفتار بتی ست ما را تمنای تو بسیک شب بیا در خواب من ای ماه من مهتاب منتا کی بنالد در قفس مرغ دل بیتاب منیا بن الحسن یا بن الحسنیا بن الحسن یا بن الحسن
دور از تو ای زیبای من شیرین من لیلای منبا غم گذشت و بگذرد امروز من فردای مندیدی که ای زیبا صنم آخر سراغت آمدمدر شوق گیسوی کجت تا کوی باغت آمدممن از ازل دیوانۀ ناز نگاهت بوده ام سرمست چشم مست و گیسوی سیاهت بوده امیا بن الحسن یا بن الحسنیا بن الحسن یا بن الحسن
ابرو چو بالا میبرد دل از بر ما می برد چون غمزه را سر میدهد هستی به یغما میبرددل را نباشد مسجدی جز طاق ابروی کجتجان را نباشد معبدی جز تاب گیسوی کجتای دلربا کم ناز کن در را به رویم باز کنصبرم نباشد بیش از این کم دلبری آغاز کنیا بن الحسن یا بن الحسنیا بن الحسن یا بن الحسن