عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است خون جگر به دیده ی آل پیمبر استشهر مدینه گشته عزاخانه ی وجودرَخت سیاه بر تن زهرا و حیدر استگفتم چه روی داده که از خاطرم گذشتامشب شب یتیمی موسی ابن جعفر استگریند بر امام ششم ، هفت آسمان در نُه فلک قیامت عظمای دیگر استجسمی که آب شد ز جفا ، زیر خاک رفت در قلب آب و خاک ، از این داغ آذر استخواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او قبرش کنار تربت زهرای اطهر استبر او بریز اشک ، که این گریه نزد حقبا گریه بر حسین ثوابش برابر است