حمید علیمی
ایام فاطمیه اول
بی روی دلارام تو دل کِی بُود آرامآرام دل من تویی ای سرو دل آرامغافل نشدم از رخ دلجوی تو یک دمبیرون ننهادم ز سر کوی تو یک گامیامهدی ، یامهدی ، یامهدی ، یامهدی
این کوچه به آن کوچه به دنبال تو رفتماین خانه به آن خانه که یابم ز تو پیغامجز بر لب بام تو به بامی ننشستمبر باده قسم لب نزدم جز به لب جامدر صبح ازل من نفسی بی تو نبودمغم نیست که دیدار کنم با تو سرانجامیامهدی ، یامهدی ، یامهدی ، یامهدی
خال رخ ماه تو نرفت از نظر مندل را هوس دانه درافکند در این دامغیر از در باغ نگهت جان نبرد ره جز با غم زلف سیهت دل نشود رامای دوست ز کام دل خود صرف نظر کنتا نگذری از کام کجا می دهدت کامیامهدی ، یامهدی ، یامهدی ، یامهدی