محسن توکلیان
محرم الحرام
ارباب سلام من به پیکر توبه پاره پاره حنجر توبه روی نیزه ها سر توارباب شهنشه ذبیح العطشانتنت فتاده در بیابانسرت حراج نیزه دارانعبا را بردند ردا را بردندسر زخمی شما را بردندکجای دشتی مقطع گشتیگهی در گودال گهی در تشتیارباب چه کرده با تو شیب گودالو پیکری که گشته پامالو خواهری که رفته از حالارباب چه بَد سر تو را بریدندتن تو را به خون کشیدندمگر که زینبو ندیدندپناه زینب سپاه زینببه مقصد مانده نگاه زینبامانش رفته توانش رفتهمیان گودال جهانش رفتهغریب مادر غریب مادرغریب مادر غریب مادر
ارباب امان ز تیر و خنجر و نیامان ز شمر و بی حیایی امان ز ضربۀ پیاپیارباب چرا زره به تن نداریچرا تو پیرهن نداریبگو چرا کفن نداریهوای جنگ و دلی از سنگ وزمین داغ و فضای تنگ وزمین ناهموار و ذبحی دشوارخودش را میزد عقیله بسیارغریب مادر غریب مادرغریب مادر غریب مادر