ای که در باغ ولا منصب سقّا داریماه طاهایی و در دیدۀ ما جا داریتو اباالفضلی و ایثار برازندۀ توستآن چه خوبان همه دارند تو تنها داریبوسه بارانِ ید الله شده آن بازوی توهم پسر خوانده گی از یوسف زهرا داریکمترین مزد وفا داریت این است به دوستکه تو همپای حسین نقش به دل ها دارییا ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مددیا ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مددعباس من عباس من عباس من عباس من
ای بلا جوی کربلا عباسساقیه دشت نینوا عباسچشم هایی که به رهت ماندهمشک بر دوش خود بیا عباسعباس من عباس من عباس من عباس من
یاس بستان مرتضی عباسآبرو بخش آب یا عباسآب شرمنده از محبت توستعشق سقای کربلا عباسیا ابوفاضل یا ابوفاضل یا ابوفاضل یا ابوفاضل
تا قیامت هم عرشیان گویندبه قیام تو مرحبا عباسحضرت یزدان بانگ برداردالسلام علیک عشق من عباسخیمه ها دارد تکیه بر دستتبی تو می افتد خیمه ها عباسکودکانی که تشنه لب بودندچقدر گفتند العطش عباسالعطش عباس العطش عباس العطش عباس العطش عباس
کیستم من که از تو دم بزنممیشناسه تو را ذات حق عباسدست خالی من دامن کرمتکه تویی شهره در وفا عباسای مشک مریز آبرویمبر باد مده آرزویمیا اباالفضل