داد از جدایی ای صنم ، داد از جداییمهدی کجایی نازنین ، پس کِی میآیی
امشب نگارِ مهربان ازره می آیدمی ده که آن ابروکمان از ره می آیدمست کنم ای ساقی سرآمد انتظارممِی ده که آمد در کنارم گلعذارمداد از جدایی ای صنم ، داد از جداییمهدی کجایی نازنین ، پس کِی میآیی
مجنون شدم لیلای من کِی خواهد آمدافسونگر زیبای من کِی خواهد آمدساقی خرابم کن که من ، سرمست مستمبر طاق ابرویت قسم ، مهدی پرستمداد از جدایی ای صنم ، داد از جداییمهدی کجایی نازنین ، پس کِی میآیی
ای گل به زنجیرِ سر زلفت اسیرمخواهم که پیش چشم سرمستت بمیرمما را خبر ده ، ای بت رعنا کجاییعمرم سر آمد ای صنم ، پس کِی میآییداد از جدایی ای صنم ، داد از جداییمهدی کجایی نازنین ، پس کِی میآیی
ای عشق من ، ای ماه من ، ای گلعذارمرحمی کن ای گل ، کز فراقت بی قرارممُردم من از رنج فراق و درد دوری چشم انتظاری تا به کِی تا کِی صبوریدین من و آیین من ، ساقی پرستی ستیک کوزه و یک جام مِی ، بهتر ز هستی ستقلّاده ی عشقم بُوَد در دستِ مهدیگشتم سگِ دیوانه و پابست مهدیداد از جدایی ای صنم ، داد از جداییمهدی کجایی نازنین ، پس کِی میآیی