شَرف زمین ، صنم زمان ، ناموس دین ، قطب مکانکه ستوده خالق لامکان وصف تو بر همه انس و جانمعصومه جان ، معصومه جان
به سماء علم نه تو اختری ، همه دلربا و تو دلبریشده ذات حق به تو مشتری ، چو نموده ای رخ خود عیانمعصومه جان ، معصومه جان
أخت الرّضا، بنتُ النّبی ، نسلت ز فاطمه و علیز طلعلعت شده منجلی ، مه آسمان و ستارگانغم زینبی تو چشیده ای ، پی دلبرت تو گردیده ای ز رضا ولی تو ندیده ای ، تن بی سر و سر بر سنانمعصومه جان ، معصومه جان