آی مردم سایه ای بر سر ندارمآی مردم مادرم باور ندارمآی مردم که دیگه پسر ندارم
روضه های کربلا برده امونمیاد اون همه بلا ، قامت کمونممیرم و یک گوشه از بقیع میشینمیاد اون مصیبت ها ، روضه میخونممن شنیدم کربلا محشر به پا شدمن شنیدم که ابوالفضلم فدا شدمن شنیدم دست او از تن جدا شد
من شنیدم چشمش رو در خون کشیدن دست عباس من رو از تن بُریدنمن بمیرم از غم زینب مضطرچون شنیدن کِی بُوَد مانند دیدنمن بمیرم که به زینب شد جسارتمن بمیرم دل شکسته رفته اسارتمن بمیرم خیمه ها رفته به غارت
آسمونِ اشک من دائم میبارهبعد عباسم حسین یاور ندارهمن شنیدم که حسین لب تشنه جون دادمن بمیرم که حسین مادر ندارهوا حسینا ، بی کفن صد پاره پیکروا حسینا ، از قفا بریده حنجرواحسینا ، جانم ای غریب مادر