دین و دل برد از بر من قامت رعنای عباسمیکُشد آخر مرا آن نرگس شهلای عباساین چه چشم است و چه ابرو این چه زلف است و چه گیسو میکِشد دل را به هر سو صورت زیبای عباسهر دو عالم را به یک تار سر زلفش فروشمکار با جنّت ندارد دل که شد شیدای عباسدفتر درس دل من پر شد از اسم اباالفضل یا بود املای عباس یا بود انشای عباسبگذرد از خانه و ، سر در ره صحرا گذارد هر دلی یک جرعه نوشد از می دریای عباسجنّت المأوا نخواهم قامت طوبی نخواهم هشت جنّت باج بخشد بر گل لبهای عباسیاابوفاضل اباالفضل یاابوفاضل اباالفضلیاابوفاضل اباالفضل یاابوفاضل اباالفضل
در قیامت هر که را با نام و عنوانی شناسند ای خدا ما را ببر در زمرۀ سگ های عباسنام عباس علی از دلبران دل می ربایددیده ای امروز او را باش تا فردای عباسیاابوفاضل اباالفضل یاابوفاضل اباالفضلیاابوفاضل اباالفضل یاابوفاضل اباالفضل