میثم رجبعلی
لیالی قدر و شهادت امیرالمومنین علیه السلام
ای از غمت هر گوشه ای، نالد گرفتاری دگرهر بلبلی آه و فغان، دارد به گلزاری دگرجمعی خراب روی تو، قومی اسیرِ موی تودر هر سرِ بازار تو، باشد خریداری دگرهر نغمه ای بر شاخه ای، باشد ز سوزِ هجر تووصف رُخت را بشنوم، هر دم به منقاری دگردر کوچه افسونگری، بُردی تو گویِ دلبری در هر سر کویی که هست، داری وفاداری دگریا ابن الحسن، یا ابن الحسن، ای لیلیِ زیبایِ من
مشغول دار از زلف تو، جان و دل آشفته راهر زمره در شغلی ز تو، هر فرقه در کاری دگردل خسته شد از دوریت، جان سوخت از مهجوریتافتاده از درد فراق، هر گوشه بیماری دگرمجنون رویت عاشقان، مفتون مویت عارفانچشمان بیمار تو راست، هر شب پرستاری دگرچشم خراب مست تو، مدهوش سازد هوش راهر گوشه ی میخانه مست، افتاده هوشیاری دگریا ابن الحسن، یا ابن الحسن، ای لیلیِ زیبایِ من