دلم من به شوق رویت خبر از جهان نداردکه جهان نصیب آن باد که دلستان نداردگل باغ هر چه زیباست نشان دلبر ماست که چه دارد آنکه عشق رخ باغبان نداردز فراق لاله رویی شده چشم من چو جویی رخ زرد من عیان است و دگر بیان نداردگل زهرا گل زهرا گل زهرا گل زهراگل زهرا گل زهرا گل زهرا گل زهرا
ز گل بهشت رویش ز بهار و رنگ بویشدل من شده بهاری که دگر خزان نداردچه خوش است جان عاشق که گذشته از دو عالمکه به این دلی نبندد نظری به آن نداردرخ لیلی و غم قِیس حدیث ماندگار است دل خالی از غم عشق که داستان نداردنشدی اسیر رویش نبری رهی به کویشهمه کس نشانی از آن گل بی نشان نداردچه خوش است و بی نوایی سر کوی او گداییدهدت نوا ز جایی که کسی گمان نداردعجب است حال مشتاق و حدیث گلعذارانکه میان گلستان است و به دل فغان نداردگل زهرا گل زهرا گل زهرا گل زهراگل زهرا گل زهرا گل زهرا گل زهرا