ناله سر دِه آه و زاری کُن برای فاطمه مو پریشان کُن بزن بر سر برای فاطمهخاک غم بر سر کُن امشب غم غم زهرا بُود بیقراری کُن که ماتم ماتم زهرا بُودفاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمهفاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
قصّۀ دیوار و در را کس نداند جز خدا سیلی آن فتنه گر را کس نداند جز خداپیش چشم مرتضی سیلی بر آن بانو زدند سیلی از روی حسد بر وجه الا هو زدندفاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمهفاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
چادر زهرای اطهر از جفا آتش گرفت صورت معصومۀ ذات خدا آتش گرفتاز لگد زهرا به خاک افتاد و محسن کشته شد چادر و رخسارۀ زهرا به خاک آغشته شدفاطمه از جُور دشمن بر زمین افتاده استدر میان شعله های آتشین افتاده استبر سر زهرا چه آمد پیش روی مرتضی حق خدمت های پیغمبر چه نیکو شد اداآسمان خون گریه کن امشب برای فاطمه چون خدا میگرید امشب در عزای فاطمهفاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمهفاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه