راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد مولایم نبودم غرق در دنیا شدمبا تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدمتا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسیدزود دستم را گرفت و از زمین من پا شدمدیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ساقیا مرا دریاب تا خدا خمارم من جام می پیاپی ده مست و بی قرارم مندر هوای گیسویت عشق خال دلجویتروز و شب نمیدانم زار و دلفکارم منگر وفا کنی با من یا جفا روا داری با غم تو میسازم چاره ای ندارم منزلف پرخم حیدر ابروی کج مهدی دین و دل ربود از من عبد هشت و چهارم منعمر من به سر آمد از سفر نیامد یاردیده بسته ام بر ره چشم انتظارم منمن خراب تقدیرم بی خیال تدبیرم پا کشیدم از مسجد رند می گسارم منیا ابا صالح یا ابا صالحیا ابا صالح یا ابا صالح
هم گذشتم از دنیا هم بُریدم از عقبا مرغ گلشن قدسم اهل آن دیارم مناز بهشت و قصر و نهر پیش ما نگو زاهد گل نخواهم و گلشن محو گلعذارم منچون کمان ابرویت قامتم خمید از غم چون سیاه گیسویت تیره روزگارم مندر محیط عقل ای دل جستجو نکن ما را صد جهان جنون دارم مست بی قرارم منعشوه ای به کارم کرد عاقبت شکارم کرد عمر من به غم بگذشت باغ بی بهارم منعشق و دین من مهدی نازنین من مهدیعشق و دین من مهدی نازنین من مهدی