طاق زلف عباس برد طاقت از دل من خِرمن دو زلفش شرر زد به حاصل منروی ماه عباس بُود یا بهشت طلعت کرده صد قیامت به پا آن خدای قامتعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضلعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضل
چون کجا رها میشود زان نگار مه رو میکِشد به زلف کج و میکُشد به ابروصد بهشت مأوا کجا میرسد به باغت چون شود بیایم در باغ تو سراغتعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضلعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضل
قامتت چه رعنا و زلفت چه دلفریب است هرکه از خدا جز تو خواهد چه بی نصیب استابروی کمانت چه خواهد دگر ز جانم من خبر ندارم دلارام مهربانمعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضلعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضل
سجده بر دو زلف کجت بوده حاجت من قامت تو باشد بهشتِ قیامت منالحذر ز دنیا که سازد جدا زیارت گل صفا ندارد نباشد چو گلعذارتیار اگر که خواهی حذر کن ز اهل دنیا تا کنار عباس دهندت بهشت مأواعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضلعشق من اباالفضل ، ماه اباالفضل