یا علی خرابم خراب شراب توام مست رفته از هوش و مدهوش و خواب توامساقی منو ساغر من دل و دلبرم دین و دل ربودی چه خواهی دگر از سرمیا علی خرابم خراب توام مست و بی خبر از شراب توام
دل ز ناز چشم سیاه تو دیوانه شد ساغری گرفت و گرفتار میخانه شدبی رخ تو کی بر دو عالم نظر باشدم کافرم اگر جز تو یار دگر باشدمیا علی خرابم خراب توام مست و بی خبر از شراب توام
ساقیا ز دستت سبویی به دستم رسیددست من به دست بت می پرستم رسیدمن اسیر گیسوی پرتاب حیدر شدم مست و بی خود از بادۀ ناب حیدر شدمیا علی خرابم خراب توام مست و بی خبر از شراب توام
ای نگار سرمستم ای یار افسونگرم دلبر دل خستۀ من بیا در برمدر ازل خدا آب و خاکم ز مهرت سرشت در بهشت اگر بی تو باشم نخواهم بهشتمن ز خانه آخر سوی باغ لیلا روم هر کجا که لیلا بود من همان جا رومهر قدر که ناز آوری من نیاز آورم تا نجف بود رو کجا بر حجاز آورمیا علی خرابم خراب توام مست و بی خبر از شراب توام